محمد زیار
چکیده
ژیلبر لازار سال در 1948 در رشته زبان فارسی دانشآموخته شد. زمانی که ترجمه شاهکارهای کلاسیک زبان فارسی را در سال 1964 آغز کرد44 ساله بود. وی سه سال (از 1948 تا 1951) را به عنوان بورسیه در پژوهشکده فرانسوی-ایرانی گذراند.این اقامت به وی امکان داد تا دید مشخص تری از زبان و ادبیات فارسی پیدا کند.ترجمه و به ویژه برگردانن شعر جایگاهی والا در آثار این ...
بیشتر
ژیلبر لازار سال در 1948 در رشته زبان فارسی دانشآموخته شد. زمانی که ترجمه شاهکارهای کلاسیک زبان فارسی را در سال 1964 آغز کرد44 ساله بود. وی سه سال (از 1948 تا 1951) را به عنوان بورسیه در پژوهشکده فرانسوی-ایرانی گذراند.این اقامت به وی امکان داد تا دید مشخص تری از زبان و ادبیات فارسی پیدا کند.ترجمه و به ویژه برگردانن شعر جایگاهی والا در آثار این ایرانشناس بزرگ دارد. علاوه بر همکاری به عنوان مترجم در نگارش گلچین شعر فارسی (قرن 11 تا 20) در سال 1964 با ذبیح الله صفا ، هانری ماسه و روژه لسکو، لازار مترجم عمر خیام است. یکصد و یک رباعی عمرخیام در سال 1997 یا ترجمه آزاد یکصد رباعی از عمر خیام (2002) و حافظ شیرازی، یکصد و یک غزل عاشقانه (2010) از دیگر ترجمههای شاعرانه او محسوب می شوند.ژیلبر لازار مترجم شعر از 1964 تا 2010 تحولی آهسته اما مدام را در کار خود به نمایش گذااشته است؛ به این معنا که نخستین ترجمههای او لفظ به لفظ و کارهای بعدی اش رفته رفته بسوی شاعرانگی و صورتگرایی میل کردهاند.در این مقاله ما برآنیم تا با ارائۀ نمونههای گویا روند این تحول گام به گام را ترسیم و پیامدهای آن را روشن سازیم